گرفتن اسباب بازی
اوینا کوچولو یه چند روزی هست که بیشتر علاقه نشونه میدی به اسباب بازیهات و سعی میکنی اسباب بازیها رو با دستت بگیری و اونها رو میکشی به سمت دهانت خیلی تلاش میکنی که بتونی بگیریشون ولی دستهای کوچولوت هنوز ضعیفن قربون دخترم برم ...
نویسنده :
سمانه
10:29
پارک
خیلی خوش گذشت بهمون اوینا کوچولو در کنار مامان جون و خاله ها مخصوصا که خاله حدیث مفصل از یزد اومده بود پیشمون ...
نویسنده :
سمانه
10:23
محرم ۹۶ استهبان و اوینا کوچولو
محرم امسال مهمان زادگاه بابایی استهبان و مامان بزرگ بابایی بودیم ...
نویسنده :
سمانه
18:41
عمه جون سمیه
سلام دختر گلم چهارشنبه عمه جون سمیه دعوتمون کرد جمعه ظهر بریم خونشون. شب قبلش رفتیم خونه مامان جون موندیم البته بابایی برگشت خونه و ظهر جمعه رفتیم خونه عمه سمیه اونجا دوروبرت شلوغ بود دختر عمه ریحانه که الان کلاس هشتم هست خیلی دوست داره تا عصر اونجا موندیم بعد برگشتیم خونه خیلی خسته بودی و تو ماشین خوابت برد ...
نویسنده :
سمانه
17:05